رفته ايم افتتاحيه نمايشگاهي عده اي از مديران دستگاهها و روساي ارشد برخي نهادهاي خصوصي و دولتي وحتي مديران بانكها و سرپرستان و معاونين و غيره وذالك را هم دعوت كرده اند . نمي دانم كدام آدم نكته سنج و شير پاك خورده اي داده است ورودي تالار روي يكي از بنرهاي ايستاده با خط نستعليق كج و معوجي نوشته اند " حضور سر و ران معزز به همايش پيشرفتهاي تكنولوژي در .... " گرامي باد .
در يك فرصت مناسب وقتي مهمانها رفته اند توي سالن از كنار بنر رد مي شوم و بدون آنكه كسي مرا ببيند با مداد چشم روي حرف عين در معزز يك نقطه مي گذارم و حرف ز را خط مي زنم.
كله پاچه فروشي است اينجا، حقا كه سر و ران و مغزي بيش نيستند. اگر بودند كه مملكت به سامان تري داشتيم .
در يك فرصت مناسب وقتي مهمانها رفته اند توي سالن از كنار بنر رد مي شوم و بدون آنكه كسي مرا ببيند با مداد چشم روي حرف عين در معزز يك نقطه مي گذارم و حرف ز را خط مي زنم.
كله پاچه فروشي است اينجا، حقا كه سر و ران و مغزي بيش نيستند. اگر بودند كه مملكت به سامان تري داشتيم .
۴ نظر:
هدف همایش است و مابقی چیزها حاشیه است، پس زیاد سخت نگیرید.یاد همایشی که امروز در دانشگاه شرزف به آن رفته بودم افتادم، شاید از آن بنویسم
اون منم / من اونم!
خانم اون مغزم شما برایشان دست و پا کردید وگر نه سر و رانی بیش نیست!
توكله پاچه فروشي كه مغز آدم نمي فروشند مغز گوسپند مي فروشند.
ارسال یک نظر