بیزبیز دوباره امروز آمده است، پایش را در یک کفش کرده، می گوید: احتیاج مبرم به خرید لنز طوسی دارم.
دیروز هم در مورد کوتاه کردن وحشتناک! موهایش چیزهایی می گفت!
عینکم را کمی پایین می آورم و از بالای آن نگاهی به او می اندازم و می گویم: بیزی جان، بیا اینجا بنشین ببینم مادر! ... راستش را بگو، نکند عاشق شده باشی؟
نیشش باز می شود و می گوید: اییییی مامان خدا را شکر پسر مسری هم دور و برمان نیست که بتوانم باهاش حرف بزنم و عاشقش شوم.
می گویم: در سن و سال تو نیازی نیست با کسی حرف بزنی تا عاشقش شوی، فقط نگاه کردن به سوژه یا گوش دادن به صدایش کفایت می کند.
می گوید: نخیر این چیزها نیست، فقط می خوام ببینم چطوری می تونم خوشگل تر بشم.
می گویم: این برنامه خوشگل تر شدن باید در حداقل زمان ممکن صورت بگیرد؟
می گوید: بله! مگه من چقدر وقت دارم؟
می گویم: چه قدر وقت برای چه کاری؟ با کسی قرار گذاشته ای؟
می گوید: چقدر وقت برای خوشگل شدن دارم! ماماااااان تو همش فکر می کنی حتماً باید آن ور قضیه کسی باشد.
می گویم: این ور قضیه که نمی تواند باشد پس لابد آن ور قضیه باید باشد.
می گوید: مامان من فقط می خوام تغییر کنم!
می گویم: الان وقت تغییر کردن دختر دانش آموز است؟ الان بنشین درست را بخوان، تابستان در مورد تغییر یک کارهایی می کنیم.
می گوید: لابد تابستان می خواهی دو رج ابرویم را برداری که توی چشمم نرود؟ نه مامان من احتیاج دارم زودتر خوشگل شوم.
می گویم: نکند داری دور خیز می کنی!
می گوید: یعنی چی دورخیز می کنم!
می گویم: یعنی این که خودت را برای پرش های بلند آماده می کنی.
شانه بالا می اندازد: من منظورت را نمی فهمم، حالا با من می آیی بریم لنز بخریم یا نه؟
می گویم: بله می آیم، اما اول باید طویله را سرو سامان دهی.
" طویله اشاره ی تلویحی به اطاقش است که همیشه به نحو اعجاب برانگیزی درهم برهم و غیر قابل سکونت می نماید"
می گوید: اوووووووو اه این که تمیز کردنش 6 ماه طول می کشد.
من لبخند می زنم! اشکالی ندارد 6 ماه دیگر، هم لنزت را می خری، هم در مورد سبیلت یک فکرهایی می کنم. البته به شرطی که اطاقت سرو سامان گرفته باشد.
ته نوشت: گوش شیطان کر، الان دارد با حداکثر سرعت ممکن اطاقش را تمیز می کند، به نظر می رسد این عجله اش برای خوشگل تر شدن خیلی جدی است.
دیروز هم در مورد کوتاه کردن وحشتناک! موهایش چیزهایی می گفت!
عینکم را کمی پایین می آورم و از بالای آن نگاهی به او می اندازم و می گویم: بیزی جان، بیا اینجا بنشین ببینم مادر! ... راستش را بگو، نکند عاشق شده باشی؟
نیشش باز می شود و می گوید: اییییی مامان خدا را شکر پسر مسری هم دور و برمان نیست که بتوانم باهاش حرف بزنم و عاشقش شوم.
می گویم: در سن و سال تو نیازی نیست با کسی حرف بزنی تا عاشقش شوی، فقط نگاه کردن به سوژه یا گوش دادن به صدایش کفایت می کند.
می گوید: نخیر این چیزها نیست، فقط می خوام ببینم چطوری می تونم خوشگل تر بشم.
می گویم: این برنامه خوشگل تر شدن باید در حداقل زمان ممکن صورت بگیرد؟
می گوید: بله! مگه من چقدر وقت دارم؟
می گویم: چه قدر وقت برای چه کاری؟ با کسی قرار گذاشته ای؟
می گوید: چقدر وقت برای خوشگل شدن دارم! ماماااااان تو همش فکر می کنی حتماً باید آن ور قضیه کسی باشد.
می گویم: این ور قضیه که نمی تواند باشد پس لابد آن ور قضیه باید باشد.
می گوید: مامان من فقط می خوام تغییر کنم!
می گویم: الان وقت تغییر کردن دختر دانش آموز است؟ الان بنشین درست را بخوان، تابستان در مورد تغییر یک کارهایی می کنیم.
می گوید: لابد تابستان می خواهی دو رج ابرویم را برداری که توی چشمم نرود؟ نه مامان من احتیاج دارم زودتر خوشگل شوم.
می گویم: نکند داری دور خیز می کنی!
می گوید: یعنی چی دورخیز می کنم!
می گویم: یعنی این که خودت را برای پرش های بلند آماده می کنی.
شانه بالا می اندازد: من منظورت را نمی فهمم، حالا با من می آیی بریم لنز بخریم یا نه؟
می گویم: بله می آیم، اما اول باید طویله را سرو سامان دهی.
" طویله اشاره ی تلویحی به اطاقش است که همیشه به نحو اعجاب برانگیزی درهم برهم و غیر قابل سکونت می نماید"
می گوید: اوووووووو اه این که تمیز کردنش 6 ماه طول می کشد.
من لبخند می زنم! اشکالی ندارد 6 ماه دیگر، هم لنزت را می خری، هم در مورد سبیلت یک فکرهایی می کنم. البته به شرطی که اطاقت سرو سامان گرفته باشد.
ته نوشت: گوش شیطان کر، الان دارد با حداکثر سرعت ممکن اطاقش را تمیز می کند، به نظر می رسد این عجله اش برای خوشگل تر شدن خیلی جدی است.
۸ نظر:
من هر وقت پستاتون رو که توش بیز بیز هم هست میخونم همش آرزو میکنم که کاشکی مامانی مثل شما داشتم :)
یحتمل فیلم زیاد میبینه!!!
بابای من هم همیشه میگفت طویله. من همیشه احساس میکردم که تلویحاً منظورش اینست که من هم خری! هستم ساکن در آن طویله... نکنید این کار را.
if she clean up her room in two days then what you will do?
می خرید لنز رو واسش؟ والا ابرو و سیبیل و بند پیشانی که از لنر خیلی بهتره؟ من خودم 2 هفته ی دیگه 18 ساله می شم و به شما قول می دهم که تحمل کردن ابرو و سیبیل برای یه دختر 14و15 ساله از هر چیزی در دنیا سخت تره. اگر این تغییر ها پیوسته ولی کوچیک باشن، هم توثع رو بالا نمی برند، هم اعنماد به نفس رو افزایش می دن و هم یه دختر رو برای "خانم بودن" آماده می کنن. ولی لنز خیلی تغییر یهویی و به نظرم غیر ضروریه.
hala khoobeh dokhtar shoma bahs mikoneh baraie in masael, mal man ke ie rooz miam khooneh mibiam ohhh, khodesh koli dast be kar shodeh
aman az dast in bacheha
این برنامه خوشگل تر شدن باید در "حداکثر" زمان ممکن صورت بگیرد؟
در "حداقل" زمان ممکن.
Che dide bazi darid
ارسال یک نظر