بزرگمهری برایم پیغام گذاشته و گفته است، اگر مایل هستم به برگزیدن کیش زرتشتی همین جا اعلام کنم.
من اعتقاد دارم، طراوت، صداقت، اصالت، یک کیش زمانی که از طرف مجریان آن مورد سوء استفاده قرار می گیرد، و نفوذ و باور آن در ذهن و جان مردمان خدشه دار می شود، دیگر نمی توان آن را به زور به مردمی تحمیل کرد.
و صد البته آن که پای فشاری بیشتر در باور پذیر کردن آن، هر چه بیشتر آن را تهی از محتوی و اصالت می کند.
بیش از 1400 سال پیش ایرانیان از دین زرتشتی گذشتند، لابد دورانش سپری شده بود! نمی دانم!
زرتشت هم مانند سایر ادیان جذابیت های پیدا و پنهانی دارد که از دور دل می برد اما از نزدیک، لااقل برای مردم آن دوران پر حرف و حدیث و پرسوز و گداز گشته بود.طبقه بندی اجتماعی ستمگرانه و تحقیر آمیز بود، شاهزادگان، روحانیان، سپاهیان، دبیران و در نهایت مردمان!
چرا در آن روزگار مردم کیش زرتشتی را گذاشتند و گذشتند؟
این که مغان، در خلوت چنان بودند و در جلوت برسم به دست بر سر و کول مردم می کوفتند و مجازات پشت مجازات بر مردم روا می گشت؟
این که در این دوران داد و دادگری ! مفاهیمی تهی از ارزش و بی مقدار شده بود؟
آزادی های مردم هر روز بیش از روز پیش محدود و محدود تر می شد تا حاکمان و روحانیان و سپاهیان بتوانند مجال بیشتری برای چپاول مردم داشته باشند؟
این که مغان نتوانستند در برابر قدرت حاکمان و سپاهیان و زور گویی و تاراج ثروت مردم ایستادگی کنند، که حتی خود خاری شدند بر چشم مردمان؟
این که کیش زرتشت صداقت خود را از دست داد و دستمایه ی مشتی ستمگر شد؟
نمی دانم پاسخ این سوال چیست؟
فقط این را می دانم که دوران این کیش سپری شد! ایرانیان بیش از 1400 سال پیش از این دین و آرمان هایش گذشتند،
اگر به زور گذشتند، اگر از ترس ظلم تازیان گذشتند، اگر به قدرت دین جدید گذشتند،
گذشتند و این نشان می دهد که بنیان های این دین در قلب و روح ایرانیان سست گشته بود،
زرتشت را دوست می دارم، کیش زرتشتی را محترم می شمارم، طرفداران و حامیان و کیش مدارانش را از دل و جان محبوب می دارم،
اما من نیز مانند نیاکان خود از این کیش می گذرم.
من اعتقاد دارم، طراوت، صداقت، اصالت، یک کیش زمانی که از طرف مجریان آن مورد سوء استفاده قرار می گیرد، و نفوذ و باور آن در ذهن و جان مردمان خدشه دار می شود، دیگر نمی توان آن را به زور به مردمی تحمیل کرد.
و صد البته آن که پای فشاری بیشتر در باور پذیر کردن آن، هر چه بیشتر آن را تهی از محتوی و اصالت می کند.
بیش از 1400 سال پیش ایرانیان از دین زرتشتی گذشتند، لابد دورانش سپری شده بود! نمی دانم!
زرتشت هم مانند سایر ادیان جذابیت های پیدا و پنهانی دارد که از دور دل می برد اما از نزدیک، لااقل برای مردم آن دوران پر حرف و حدیث و پرسوز و گداز گشته بود.طبقه بندی اجتماعی ستمگرانه و تحقیر آمیز بود، شاهزادگان، روحانیان، سپاهیان، دبیران و در نهایت مردمان!
چرا در آن روزگار مردم کیش زرتشتی را گذاشتند و گذشتند؟
این که مغان، در خلوت چنان بودند و در جلوت برسم به دست بر سر و کول مردم می کوفتند و مجازات پشت مجازات بر مردم روا می گشت؟
این که در این دوران داد و دادگری ! مفاهیمی تهی از ارزش و بی مقدار شده بود؟
آزادی های مردم هر روز بیش از روز پیش محدود و محدود تر می شد تا حاکمان و روحانیان و سپاهیان بتوانند مجال بیشتری برای چپاول مردم داشته باشند؟
این که مغان نتوانستند در برابر قدرت حاکمان و سپاهیان و زور گویی و تاراج ثروت مردم ایستادگی کنند، که حتی خود خاری شدند بر چشم مردمان؟
این که کیش زرتشت صداقت خود را از دست داد و دستمایه ی مشتی ستمگر شد؟
نمی دانم پاسخ این سوال چیست؟
فقط این را می دانم که دوران این کیش سپری شد! ایرانیان بیش از 1400 سال پیش از این دین و آرمان هایش گذشتند،
اگر به زور گذشتند، اگر از ترس ظلم تازیان گذشتند، اگر به قدرت دین جدید گذشتند،
گذشتند و این نشان می دهد که بنیان های این دین در قلب و روح ایرانیان سست گشته بود،
زرتشت را دوست می دارم، کیش زرتشتی را محترم می شمارم، طرفداران و حامیان و کیش مدارانش را از دل و جان محبوب می دارم،
اما من نیز مانند نیاکان خود از این کیش می گذرم.
۷ نظر:
مهم اینست که آیین هاو رسومات آنها چقدر باعث میشوند که ما انسان بهتری باشیم وگرنه القاب و تشریفات هیج ارزشی ندارند...
دوستی میگفت:"شنيده ام دين هايي هست
که در آن پاداش يک کار نيک
انجام همان کار است
و همه خوشحالند و راضي
کسي چشم به راه مرگ نيست."
پ.ن :
دوستان کسی میداند خارخاسک هفت دنده یعنی چی؟!
سوال من از اقای بزرگمهر این است چرا تبلیغ؟ایا دینتان انقدر بزرگ نیست که دیگران بشناسند؟یا فکر میکنید در زمانی هستیم که مردمان هیچ اگاهی ندارند؟هیچ منبع مطالعه ای نیست؟و شما مجبورید مبلغ دین شوید؟من سال را به شما یاداوری میکنم ما در سال 1392 هستیم و چند روز دیگر وارد سال 2014 خواهیم شد . و در ایران هم چیزی موجود هست به اسم اینترنت. نگران نباشید ما در دین خودمان هم اگر به دستوراتش پایبند باشیم رستگار خواهیم شد
سلام خواهرم از نوشته شما لذت بردم همینطور از استدلال شما موفق باشید
من پیرو کسی هستم که به استاندار خود نوشت : ای مالک مردم بر دو صنف اند: یا برادر دینی تو هستند، یا نظیر تو در خلقت (( علی علیه السلام ))
یه دوستی داشتم میخواست بهایی بشه
ازش دلیلش رو پرسیدم چون اصولا مذهبی نبود
گفت بهایی ها دروغ نمیگن و دوستم بینهایت دروغگو بود
ازش پرسیدم برای اینکه دروغ نگی الزاما باید بهایی بشی؟
هدف تمام ادیان مشترکه
شیوه ها متفاوته
درود بر شما دوست گرامی.
من به هیچ وجه نخواستم شما دوست عزیز را وادار به پذیرفتن این دین اهورایی بکنم چون دین زردشت دین زور و اجبار نیست و دین آزادی گزینش است و اگر شما راستی جو و دارای پندار و گفتار و کردار نیک باشید زردشتی هستید.من از آن جهت به شما دوست خوب پیشنهاد دادم که از دید من باور ها و عقآید و جهانبینی دین زردشتی بهتر میتواند ما را به خوبی ها و نزدیکی به خدا و معنویت برساند وگرنه به دیگر باور ها هم باید احترام گذاشت پ مدارا کرد.
ممنون که پاسخ پیشنهادم را دادید.
خدا یار و یاورتان باشد.
استدلال زیبا وبجایی بود اما اسلام هم اش دهانسوزی که نیست هیچ اینقدر شور است که....................
ارسال یک نظر