بيزقولك امتحان زبان دارد. 6 درس را بايد بخواند و ياد بگيرد.مي نشانمش توي اطاق مكلفش مي كنم به خواندن زبان.
بازيگوشي مي كند مدام . يك ساعت بعد مي روم مي بينم روي كاغذ دراز و باريكي بعضي لغات را نوشته و در حال لوله كردن آن است!
مي گويم: بيزقول جان مامان چه مي كني؟ تقلب مي نويسي؟
مي گويد: نه مامان اين كه تقلب نيست اين را نوشته ام براي معلمم كه فقط همين ها را از من بپرسد!
مي گويم : پس چرا اينها را اينطور نوشته اي؟ چرا لوله اش مي كني ؟
مي گويد: نمي خوام بچه ها ديگه بقهمن خانوممون چيا رو مي خواد از من بپرسه!
بازيگوشي مي كند مدام . يك ساعت بعد مي روم مي بينم روي كاغذ دراز و باريكي بعضي لغات را نوشته و در حال لوله كردن آن است!
مي گويم: بيزقول جان مامان چه مي كني؟ تقلب مي نويسي؟
مي گويد: نه مامان اين كه تقلب نيست اين را نوشته ام براي معلمم كه فقط همين ها را از من بپرسد!
مي گويم : پس چرا اينها را اينطور نوشته اي؟ چرا لوله اش مي كني ؟
مي گويد: نمي خوام بچه ها ديگه بقهمن خانوممون چيا رو مي خواد از من بپرسه!
۵ نظر:
ای جانم. بزرگ بشه چی بشه این بیزقول!
تقلب مهندسی شده بوده !!!
اینایی که می گی خود ماهاییم. همینیم دقیقا.
ای جان ...
با اینکه شیطنت های بیزقولک واقعا دلنشینند اما حقیقتا دلمان برای بیز بیز هم تنگیده. الطفات بفرمایید از کج خلقی های بیز بیز هم افاضاتی منتشر کنید .
ارسال یک نظر