۴ مهر ۱۳۸۸

حُسن زندگی

حُسن زندگی به این است که هر صبح از خواب بیدار میشوی و آرزو میکنی که ای کاش امروز اتفاقی بیفتد که از کسالت تکرار این همه روزهای تکراری نجات پیدا کنی / دیشب نشستم کانالهای ممنوعه را قفل کردم / اول خودم سیر و پر دیدمشان بعد دیدنش را برای بقیه ممنوع کردم ! یعنی وقتی فهمیدم آدم با دیدنشان به گناه می افتد فهمیدم که دیدنش برای بقیه ضرر دارد! این است همین است وقتی نسخه ای میپیچیم یا قانونی مینویسیم درست همین سیکل را طی میکنیم .تجربه میکنیم ، گناه میکنیم !سپس تجربه اش را برای دیگران ممنوع میکنیم! بازی به همین جا ختم نمی شود این قانون یک ایراد بزرگ دارد و آن این است که ، اولین کسی که قانون را شکسته خود ما هستیم و اگر دستمان بیفتد از تجربه دوباره ، سه باره وچند باره اش هم پروا نداریم چون لذتش را میدانیم .

نوروزی دیگر

پول خوشبختی نمی می آورد

 غمگین نباشید و تلاش کنید به ادامه زندگی به خوشبین ترین حالت ممکن. زیرا برای غصه  خوردن در هر موقعیتی که فکرش را کنید سوژه مناسب پیدا می شود...