۱۵ مرداد ۱۳۹۱

چشم امید من به شما مجردهاست

همه ی کارها را که نباید ما بکنیم! همه بارها را که نباید ما به تنهایی به دوش بکشیم. تو را به خدا شما هم یک دستی بجنبانید؛ یک جنمی از خودتان نشان بدهید. هی نشستن پشت اینترنت و فیس بوک بازی و چت بازی و بازی بازی و اینها که کار نمی شود. شما باید خودتان را برای تولید مثل برای زاد و ولد آماده کنید.نگذارید فشار روی ما آن قدر زیاد بشود که نسل جزغاله ما نسل سوخته شما را هم دل بسوزاند!
همین خود ما، آقای خانه هیچ جوره زیر بار بچه دار شدن نمی رفت، تازه خانه هم داشتیم، کار هم داشتیم، سرزنده هم بودیم. خدا شاهد است وقتی من خبر اولین بارداری ام را به ایشان دادم، زد زیرش، گفت: تو مرا گول زده ای، تو مرا خام کرده ای، ما قرار نبود بچه دار بشویم. من خیالم راحت بود که تو بچه دار بشو نیستی، آخر من رفته بودم دکتر، خانم دکتر ناقلا گفته بود، شما نباید جلوگیری و اینها بکنید وضع هورمون هایتان خیلی خراب است یک شش ماهی دارو مصرف کنید بیایید، اگر بچه دار نشدید من برایتان درمان های موثر تری هم دارم. حالا من برای چه رفته بودم دکتر؟ من خیلی جوش می زدم و صورتم داغان شده بود. رفته بودم یک چیزی بدهند بمالم روی جوش ها تا بلکه وضع پوستم بهتر شود. خلاصه خانم دکتر بود دیگر به فکرش رسیده بود که ما ممکن است برای ابد الدهر اجاقمان کور باشد. به من مشاوره داد که جلوگیری را بی خیال شو! نترس تو بچه دار بشو نیستی، ما هم بی خیال شدیم. و بعد همان روز اول بی خیال شدن بیزبیز را خدا به ما داد. و این طوری شد که نه تنها جوش ها نرفتند تو بلکه شکمم هم آمد بیرون.
یعنی خدا شاهد است واقعاً ما هیچ کدام فکر بچه دار شدن نبودیم ها. بچه اولمان را که خدا به ما داد گفتیم : رفاه داریم که داریم، خانه داریم که داریم ، کار داریم که داریم ، یک بچه هم داریم دیگر خلاص، کافی است. گاهی  که حتی من به شوخی به آقای خانه می گفتم: بیا یک بچه دیگر هم داشته باشیم، کاردش می زدیم خونش در نمی آمد. می گفت: بس است دیگر ، خجالت بکش زن! اگر یک بار دیگر بخواهی حرف بچه دوم و اینها را بزنی دیگر نه من نه تو. و من خوشم می آمد که ایشان را چزانده ام. اما از بخت بد جوش ها دوباره به سراغ من آمدند. من به فکرم رسید یک بار دیگر بروم دکتر و این بار چون تجربه بار اول را داشتم  بی خیال درمان هورمونی شدم و گفتم : این بار دیگر می زنم به هدف و می روم پیش دکتر پوست و مو، خلاصه این بار هم دکتر تا مرا دید. گفت: شما ازدواج کرده اید؟ گفتم : بله، گفت : لامصب جوش هایتان مثل جوش های دوران بلوغ می ماند. آکنه است و این ها. روابط تان با همسرتان چطور است؟ من هم گفتم : بد نیست ما در کنار هم زندگی خوش و خوبی داریم و البته اشاره هم کردم یک بچه هم داریم و همین یک بچه هم کافی است! اما دکتر کار خودش را کرد. گفت: من به شما لوسیونی چیزی می دهم بمالید روی جوش ها، اما معمولا بچه دار شدن و تغییرات هورمونی دوران بارداری برای درمان این قبیل جوش ها معجزه می کند. و این طور شد که ما پیچاندیم و بچه دوم را هم خدا به ما داد.
حالا به شکر پروردگار از زمانی که بیزقولک به دنیا آمده جوش ها رفته اند تو،  البته بعضی وقت ها تک و توک چیزهایی روی کت و کول من  پیدا می شوند که سرگرمی بیزبیز است،  دوست دارد اینها را بترکاند و من هم قصد ندارم این خوشی های کوچک را از او بگیرم. 
 این  است که وقتی من می گویم تو را به خدا شما به داد ما برسید جدی است، از ته دل است . این ها خواب هایی برای ما دیده اند. بابا این بی مروت ها وقتی می گویند: چند فرزندی، و بچه سوم و چهارم را هم بزنید بیاورید،  از هیچ چیز نترسید اصلا ما انقلاب نکردیم که رفاه داشته باشیم. روی سخنشان با شما بچه ندارها که نیست روی سخنشان مستقیماً با ما دو سه بچه دار هاست . این ها اصولا ً دیگر امیدشان به شما مجردها را از دست داده اند. شما که نشاط جوانی دارید، جوش دارید، هنوز ازدواج نکرده اید برایشان جز دردسر چیز دیگری ندارید. این ها در واقع  به ما بچه دارها می گویند: باید تعداد بچه اتان را زیاد کنید. خوب هم فهمیده اند که دیدن این همه سایت های رنگا رنگ آن چنانی ! نتوانسته است گره ای از کار فرو بسته زاد و ولد شما  بگشاید. معلومشان شده است که باید تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها داشته باشید چون وقتی تفکیک جنسیتی نبودید خودتان را آن جوری که باید نشان می دادید،‌ندادید نزدید بترکانید،‌ آمار زاد و ولدتان را یهو بالا ببرید!
یا وقتی می گویند: مردها باید چند همسری اختیار کنند، و تعدد زوجات را مطرح می کنند. معلوم است که منظورشان مجردهای بی زن نباید باشد. روی سخنشان با مردهایی است که یک زن دارند و قرار است طبق برنامه یکی دو زن دیگر هم بگیرند. تا بلکه به عنوان سوژه در تلویزیون هم ازشان تقدیر بشود.
حالا من کاری ندارم که طبق همین آمار که می گوید: آمار زاد و ولد پایین آمده، مطرح شده که تعداد زن ها برخلاف ادعاهای قبلی و شواهد موجود به نسبت مردها کمتر است! و اگر تعدد زوجات بشود و یک مرد قرار باشد با دو یا سه زن نکاح بکند بعد حساب آن مردهایی که مجرد مانده اند و احتمالا سهمشان از زندگی مشترک به کام آن مردهای دو سه زن رفته است،  چه می شود. این ها حتما تئوری های  کارشناسی حساب شده ای بوده که اینها در موردشان فکر کرده اند و از دهان این و آن نماینده مجلس، یا رجل مملکت می شنویم و اصلا مربوط نمی شود به این که باد از کدام طرف آمده و این نمایندگان شریف و رجل از آن ها شریف تر شب چقدر اشکنه خورده اند که صبح بادش را از همان طرف در داده اند.
خلاصه دوستان برخلاف اینها چشم امید من به شما مجردهاست من از خودمان خبر دارم دیگر دودی از کنده ی پوسیده  ما بلند نمی شود. 
من اصلا با این ها کاری ندارم من از شما استدعا دارم : شما که جوان تر هستید و دستی به آتش دارید. بیاید یک آتش بازی حسابی راه بیاندازید و بی خیال رفاه و خانه و کار و اینها بشوید ، بخش زادو ولدتان را زیاد کنید. دهن اینها را ببندید، من به خدا دیگر نه صورتم جوش می زند و نه دیگر آقای خانه امان چنان  آقایی است که تعدد زوجات در توانش باشد.  چشم امیدمان به شماست که ببینیم چه می کنید و چطور می توانید این فشار مضاعف را از سر شانه های ناتوان ما بردارید.

۶ نظر:

ناشناس گفت...

در قدم اول باید تمام کسانی که در امر کنترل جمعیت و کاهش موالید نقش داشته و در توزیع و اشاعه انواع و اقسام طرق و روشها و وسایل جلوگیری از حاملگی شرکت داشته و به اعمال شنیع وازکتومی و بستن لوله و برداشتن رحم و امثالهم موجبات کاهش جمعیت و بدتر از آن مقطوع النسل شدن خلق الله مشارکت و مباشرت داشته اند و دانسته یا نادانسته آلت دست صهیونیسم و امپریالیسم جهانی شده اند ، دستگیر و اعدام گردند تا به سزای اعمالشان برسند .
ضمنا" همینجا از شما بانوی شجاع و فهیم و موقعیت شناس که در این برهه از تاریخ خطیر و خونبار مملکتمان ، این مبحث شیرین تعدد زوجات را که یگانه راه افزایش نفوس می باشد طرح نمودید کمال تشکر و قدردانی را می نمائیم .
باشد تا دیگر بانوان محترمه و نسوان مکرمه اعم از مطلقه و متعلقه ، راه شما را ادامه دهند و با امر خطیر تعدد زوجات بویژه در این مقطع حساس مخالفت ننمایند .
از طرف خود و سایر رجل احساس مسئولیت کن و موقعیت شناس در جای جای مملکت اسلامی مان بویژه اهالی ی پایتخت و حومه و قصبات !

خـــآتون خـــآموش گفت...

به عنوان یک مجرد فرار را بر قرار ترجیح داده سوت زنان از کادر خارج میشوم :/

ناشناس گفت...

شما که وکیل آقای خونه نیستین.
خودش بیاد بگه ما قبول میکنیم.

زن متاهل گفت...

جالب بود خیلی هاها

مامان شنتیا گفت...

خدا عمرت بده خارحاری جون. بلکه این مجردها حرف تو ر. دریابند.

کامیار علی پور گفت...

از هیچی مثل جمله اون زن حالم بهم نخورد که گفت ما اصلا ما انقلاب نکردیم که رفاه داشته باشیم، من نمی فهمم مگه آدم چندبار زندگی می کنه که بخواد این جوری گند بزنه به زندگیش

نوروزی دیگر

پول خوشبختی نمی می آورد

 غمگین نباشید و تلاش کنید به ادامه زندگی به خوشبین ترین حالت ممکن. زیرا برای غصه  خوردن در هر موقعیتی که فکرش را کنید سوژه مناسب پیدا می شود...