۴ فروردین ۱۳۹۰

به جای وبلاگ نویسی بچه های ول شده اتان را دریابید

بیزبیز جی میلم را باز کرده   و در میان نامه هایم  یک پیغام خوانده است . دوان دوان می آید توی آشپزخانه ، من را که مشغول پخت و پز هستم غافل گیر می کند . می گوید مامان باور کن راست می گم تو  رو در مسابقه «دو بچه ی ول» شرکت دادن رفتی تو مرحله نهایی . مامان باورت می شه بالاخره مشهور شدی  ؟
همه اش تقصیرآقای خانه است که چپ می رود و راست می آید به من می گوید تو این دو تا بچه را  ول کرده ای  نشسته ای  به اراجیف نویسی .  به  خاطرهمین بیزبیز فکر کرده است  این مسابقه بین  پدر و مادرهایی برگزار می شود که دو بچه دارند و بچه هایشان را ول کرده اند به امان خدا  ، خودشان وبلاگ نویسی می کنند .
سرعت اینترنت من بد است به همین خاطر با شامورتی بازی یک مطلب پست می کنم حتی نمی توانم جواب خواننده ها را بدهم . شاید بهتر باشد مسابقه ای بگذارند برای کسانی که در شرایط سخت  و با هر جان کندنیبا دهن کجی به آزادی نزدیک به مطلقشان از پس هفت خان فیلترینگ و شیلترینگ دولتی بر می آیند و پستی می پرانند .
thebobs.com  این هم آدرسش شکر خدا آخرین نفر هستم وگرنه نمی دانستم با این شهرت نو رسیده در سال 90  چه خاکی توی سرم بریزم .

۱۹ نظر:

روزبه دانشور گفت...

من در تلاشم که رای بدم اما دکمه ی رای دادن نهایی کار نمی کنه. با فیس بوک هم لاگین کرده ام.

محسن گفت...

خیلی مبارکه.هرچند این انتخابها باعث شهرت میشه اما در هرحال من که نوشته های شما رو با دید قبل از شهرت میخونم.امیدوارم شما هم با انگیزه بیشتر و قویتر بنویسید.باز هم تبریک.

مهسا گفت...

مامان مشهور هم حالی می ده ها:D

مهسا گفت...

جناب روزبه راست می گه،من هم نمی تونم رای بدم

باز هم محسن گفت...

واقعا وبلاگ نویسی درایران با این اینترنت و پالایش! و بچه داری اونهم 2تا دختر وروجک شیطون و آقای خانه کاریست همچون جهاد اقتصادی!پس خسته نباشید.

ساقی ب گفت...

خیلی با حالی

خارخاسک هفت دنده گفت...

ظاهرا باید یا از طریق فیس بوک و یا توییتر رای بدهید .
رای هم ندادید ندادید بی خیال بابا تنتون سلامت باشه تازه من از اون جو گیر ها هستم هیچ معلوم نیست بعد از اینکه برنده شدم همین خارخاسکی که الان هستم بمونم یا نه خودم رو بگیرم و ادا اصولی بشم .

بهروز(مخاطب خاموش) گفت...

یک مسابقه هم بگذارند برای ما که پدر و مادرمان را ول کرده ایم....

خاله سوسکه گفت...

شوقی را که برای نوشتن داری خیلی دوست دارم مرسی

shokoofeh گفت...

Misheh yeki begeh chetori ray bedim, man raftam to facebook the bobs vali jaye ray dadan ro peida nakardam.

ناشناس گفت...

kharkhasak jan , hamin alan ray dadam. Omidvaram barandeh shi.

قطره گفت...

منم رای دادم بهت هوراااااااا

محمد اسماعیل آرامش گفت...

سلام.
مجله اینترنتی سیاه و سفید، بیشتر از دو ساله داره فعالیت می کنه. قبلا منحصرا توسط کادر نوسندگان خودش (که نشریه دانشجویی سیاه و سفید رو منتشر می کردند) و الان، بعد از توقیف نشریه دانشجویی، فقط به صورت اینترنتی و علاوه بر نویسندگانش، توسط وبلاگ نویسان با ذوق و خوش قلمی -مثل شما- اداره میشه.
این مجله ممکنه به سرنوشت مجله موازی (movazi.com) ، هفت سنگ (7sang.com) ، زیگزاگ (zigzagmag.com)، کافه طنز (cafetanz.com) و .... دچار بشه و منتشر نشه دیگه. الان هر چه مجله های آی تی خوش اقبال هستند و روز به روز بیشتر می شن، مجله هایی که فرهنگی، ادبی و هنری می نویسن روز به روز بیشتر مورد بی مهری قرار می گیرن.
همه این ها رو گفتم که اینو بگم، ما به قلم توانای شما نیاز داریم. به حمایت شما و معرفی مجله به دوستانتون ( در صورت تمایلتون) نیاز داریم. حتی قرار دادن رونوشتی از مطلبی که تو وبلاگتون می نویسید در مجله می تونه کافی باشه. یا share کردن و معرفی مطالب به دوستان.
متشکرم.

میر علیج بی گفت...

زنده باد خارخاسک! من رای م رو دادمت :) اومیدوارم که اول شی

رها گفت...

خارخاسک عزیز عیدت مبارک

کیقباد گفت...

ما که هنوز از فیض بوک فیض نبرده ایم تا بتوانیم رای بدهیم فلذا ازهمین مکان رای قاطع ! خود را به شما میدهیم و البته از همین مکان نوروز را قاطعانه به شما تبریک گفته و برای شما و خانواده ی گرامی تان سالی خوب سرشار از شادی و تندرستی آرزو مندم . آمین .

مجنون فیلسوف گفت...

سلام
تبریک میگم
هم سال نو وعید نوروز رو وهم
رتبه کسب شده روD:
امیدوارم سالی سرشار از خوشی در کنارخونوادهداشته باشید و همچنان برا ما خواننده هاتون بنویسید

سروش گفت...

اگه برنده بشی چی میشه.
چند سال دیگه که بچهات بزرگ شن بت افتخار مبکنن که مشهور شدی حتی با ول کردن اونا.
هه هه...
راستی منم دارم سعی میکنم بت رای بدم...

sanaz گفت...

Do bacheye vel :))
Kheili bamazzeh bood:))

نوروزی دیگر

پول خوشبختی نمی می آورد

 غمگین نباشید و تلاش کنید به ادامه زندگی به خوشبین ترین حالت ممکن. زیرا برای غصه  خوردن در هر موقعیتی که فکرش را کنید سوژه مناسب پیدا می شود...