از بعد ِ پست قبلي عذاب وجدان گرفته ام . راستش را بخواهيد در عالم واقع آقاي خانه مرد بسيار متعهد و مبادي آدابي است .
سابقه نداشته است من يک اس ام اس بي تربيتي براي او بفرستم او بعدش بلافاصله برايم اس ام اس نزند که : بي ادب . هيچ وقت براي من پيغام نامربوط نفرستاده است .وقتي مي رود سفر کاري دمار من را در مي آورد بس که بيست دقيقه به بيست دقيقه اس ام اس مي زند که حالا دم دروازه خروجي هستيم ؛ حالا توي اتوبانيم , حالا رسيده ايم به پليس راه ؛ حالا دم عوارضي ؛ حالا .....من را خيلي دوست دارد , دخترها را خيلي دوست دارد . سگش را هم خيلي دوست دارد . گربه من را کم دوست دارد . اما مرغ و خروس هايش را بيشتر از گربه من دوست دارد . با اينکه دخترها را خيلي دوست دارد اما اولها اينطور نبود يعني وقتي من زن جوانتري بودم هر بار که خبر باردار شدنم را به او مي دادم با ، ناباوري انکار مي کرد ؛ مدعی می شد اغفالش کرده ام ؛ حيرت مي کرد , مي زد زيرش ؛ ترش مي کرد ؛ غصه مي خورد ؛ ؛ يبوست مزاج مي گرفت ؛ کم حرف مي شد ؛ احساسات مردانه اش مي رسيد به مرز صفر مطلق اما آخرش نتيجه خوب بود قاف را پیدا می کرد سي مرغ را می دید ! مي فهميد از ماست که برماست . رضايت مي داد ؛ آشتي مي شد . دخترها که به دنيا مي آمدند . عالم و آدم را از خانه امان فراري مي داد مي ترسيد بچه ها مريض شوند . بوسيدنشان ممنوع بود ؛ گريه کردنشان آخر دنيا ؛ پي پي کردنشان شاهکار عالم ؛ خنديدنشان بهشت برين . آقاي خانه مرد خوبي است . متعهد است . خودش از مردهاي دو زنه بيزار است . کنترل پايين تنه اش را خوب دارد . تعادل و تناسب را نيک مي شناسد . تقسيم کارش حرف ندارد . از وقتي ازدواج کرده ايم من موهاي او را کوتاه مي کنم او هم ناخن هاي دست و پاي مرا بدیش این است که نمی گذارد ناخنهای پایم را بلند کنم از ناخنهای بلند پا بدش می آید می گوید شبیه بیل می شود . خلاصه اينها را گقتم که بگويم : آقاي خانه خطرناک نيست ؛ با انصاف است ؛ چيزهايي که دارد ؛ چيزهايي که داشته چيزهايي که آرزويش را دارد به هيچ کرشمه اي نمي فروشد .
من هم البته کار خودم را خوب مي دانم .
سابقه نداشته است من يک اس ام اس بي تربيتي براي او بفرستم او بعدش بلافاصله برايم اس ام اس نزند که : بي ادب . هيچ وقت براي من پيغام نامربوط نفرستاده است .وقتي مي رود سفر کاري دمار من را در مي آورد بس که بيست دقيقه به بيست دقيقه اس ام اس مي زند که حالا دم دروازه خروجي هستيم ؛ حالا توي اتوبانيم , حالا رسيده ايم به پليس راه ؛ حالا دم عوارضي ؛ حالا .....من را خيلي دوست دارد , دخترها را خيلي دوست دارد . سگش را هم خيلي دوست دارد . گربه من را کم دوست دارد . اما مرغ و خروس هايش را بيشتر از گربه من دوست دارد . با اينکه دخترها را خيلي دوست دارد اما اولها اينطور نبود يعني وقتي من زن جوانتري بودم هر بار که خبر باردار شدنم را به او مي دادم با ، ناباوري انکار مي کرد ؛ مدعی می شد اغفالش کرده ام ؛ حيرت مي کرد , مي زد زيرش ؛ ترش مي کرد ؛ غصه مي خورد ؛ ؛ يبوست مزاج مي گرفت ؛ کم حرف مي شد ؛ احساسات مردانه اش مي رسيد به مرز صفر مطلق اما آخرش نتيجه خوب بود قاف را پیدا می کرد سي مرغ را می دید ! مي فهميد از ماست که برماست . رضايت مي داد ؛ آشتي مي شد . دخترها که به دنيا مي آمدند . عالم و آدم را از خانه امان فراري مي داد مي ترسيد بچه ها مريض شوند . بوسيدنشان ممنوع بود ؛ گريه کردنشان آخر دنيا ؛ پي پي کردنشان شاهکار عالم ؛ خنديدنشان بهشت برين . آقاي خانه مرد خوبي است . متعهد است . خودش از مردهاي دو زنه بيزار است . کنترل پايين تنه اش را خوب دارد . تعادل و تناسب را نيک مي شناسد . تقسيم کارش حرف ندارد . از وقتي ازدواج کرده ايم من موهاي او را کوتاه مي کنم او هم ناخن هاي دست و پاي مرا بدیش این است که نمی گذارد ناخنهای پایم را بلند کنم از ناخنهای بلند پا بدش می آید می گوید شبیه بیل می شود . خلاصه اينها را گقتم که بگويم : آقاي خانه خطرناک نيست ؛ با انصاف است ؛ چيزهايي که دارد ؛ چيزهايي که داشته چيزهايي که آرزويش را دارد به هيچ کرشمه اي نمي فروشد .
من هم البته کار خودم را خوب مي دانم .
۳۵ نظر:
درود بر آقاي خانه - البته هميشه مواظب مردا باشيد- اونايي كه ازشون انتظار نميره يهو مسير هميشگيو اشتباه ميرن خداي نكرده ميندازن تو اتوبان ناشناس!!
آخی...چه عاشقانه!
عجب !!!
سایبانتان استوار باد
به این میگن یه زن خوب !
حتی پشت سر شوهرش هم با انصاف حرف میزنه !
خداي را شكر .
اي جان چه دفاعيه و مرامنامه باحالي بود ;-)
خدايشان به سلامت و نيكي حفظشان گرداند آمين.
:-)
و البته كه خارخاسكجان ما از آن شيطونبلاهاي روزگار است ;-)
دانلود کتاب روسریهای سبز / داستان سه دختر سبز / مدت زمان دانلود کمتر از یک دقیقه . داستانها با موضوع جنبش سبز ایران . هشت داستان کوتاه عاشقانه سیاسی سبز . آدرس www.salin-moghadas.blogspot.com
برای دانلود به وبسایت من مراجعه کنید
من با اینکه آقای خونه شما رو ندیدم کاملاً تمام این چیزا رو حس می کردم و به همین خاطر تو پست قبل گفتم این وصله ها به ایشون نمی چسبه!
می تونم یه انتقاد بکنم خارخاری؟! گاهی نوشته هات خیلی ظریفه و آدم کیف می کنه از خووندنشون، ولی گاهی خشن میشه و محتوای تخیلی پیدا می کنه انگار که گاهی خودت و تو نوشته هات گم می کنی
درود بر شما
ایشالا که حرفهای خودتانند اینها. یعنی نمیدانم چرا همین جوری یاد کهریزک و اعترافات تلویزیونی پارسال افتادم.
پیروز باشید
همیشه برای من سوال بوده هدف یک مرد از زن بارگی و تعدد زوجات چیست؟
هیچ وقت هم به جوابی غیر از سکس نرسیدم
اگر همسر و هم بالین و همراه بخواهد که یکی هست
اگر هم آن یکی همسر و هم بالین و همراه نیست، می تواند تا جدایی صبر کند و دنبال همسر و هم بالین و همراه دیگری باشد
پس قدرشو بدون. اون چيزايي رو هم كه گفتي مثبت بدون چون جلو روت گفته.اصولا اينجور مردا خيلي خوبند.بذار همه چيش رو باشه و بهش سخت نگير
(چشمک)
كيقباد گفت :
وقتي كامنتهاي ( وبلاگ خوبي داري به من هم سر بزن ) را ميديدم با خودم ميگفتم خدايا يعني ميشه منم يه روز همين كامنتها رو بذارم كه به من هم سر بزنيد ؟!
حالا شده . اون روز رسيده . پس منم ميگم وبلاگ خوبي دارين به من هم سر بزنين . اينجا :
kyghobad.blogfa.com
به نظرم نکته مهمش همون آخرش بود...جمله آخر
به نام او
سرکار خانم، راستش خیلی وقت است پست هایتان را می خوانم. از بسیاری از آنها لذت بردم، خیلی هم یاد گرفتم. اجازه بدهید از این پستتان به خاطر نهایت دوست داشتنی که در آن موج میزد و به من احساس لطافت باران را داد، بسیار زیاد سپاسگذاری کنم. آرزو میکنم به آرامشی که شایسته ی آن هستید، برسید.
متشکرم دوست عزیز
من دورود ميفرستم براين مرد وزن آزاده ايراني از ايراني چه ميخواهيد غير اين
از كجا ميدونيد كه وقتي مي ره مسافرت راستش رو مي گه من يه با با يكي از همكاراي مرد رفته بودم ماموريت وقتي زنش زنگ مي زد مي گفت بااقاي فلاني هستم واسم يكي از همكارهاي مرد رو مي گفت.
ای جان !!! ادم دوس داره این اقای خونه رو گاز بگیره D:
خدا را شکر.
دوست دارم نظرتونا راجع به پست آخرم بدونم بالاخره با تجربه ترید.
با سلام
در اين چند روزي كه اينترنت دفترمان قطع بود روزي يك ساعتي خودم را به كافي نت مينداختم . اما خدا را شكر كه دوباره وصل شد
تمام پست هايي كه در اين چند روز داده بوديد را خواندم . يعني واقعآ دست مريزاد با اين نوشتنت .
خيلي كم مي بينم نوشته هايي بااين قدرت جذابيت ، ظريف و در عين حال ساده و روان .
آرزو ميكنم قلمتان هميشه توانا و نويسا باد
خوش بحال تو و اون
برعکس من و زنم که هیچی مون بهم نمیخوره فقط زندگیمونه که مدام بهم میخوره!!! جرات جدا شدنم نداریم!!!
همه آقاهای خانه یک بدی هایی دارند و یک خوبی هایی...حتی آدم هایی که همیشه خطرناک هستند هم یک وقتهایی خوبند...
بله آقای خونه خوبند نماینده های مجلس هم خوبند فقط گاهی وقتها شیطون با همکاری خانم ها گولشون می زنه این هم اشکال نداره تاوانش رو خانم ها ÷س می دهند.
سلام
خیلی قشنگ می نویسید
اما یه فونت قشنگتر میشه باشه یه کم هم بزرگتر باشه آخه کسایی که مثل من چشمشون ضعیف باید بچسبن به مانیتور تا بتونن بخونن
این تم وبلاگتون هم برای من که اصلا نشون داده نمیشه
موفق باشید.
قطعن همینجوریه ...
از آزادی در وبلاگ نویسی حمایت کنید /
هرچند بی فایده
اما بازهم حرکیتست لااقل !
به حمایت بلاگری همچون شما نیاز داریم .
الهی شکر
الهی شکر هم که از مردهای بی وفای ، بی معرفت ، مزخرف دو زنه بدش می آید
بازم الهی شکر
بانوی مکرمه
فی الواقع می دانید که مردان این مرز و بوم را اعتمادی نیست ما که خود مرد هستیم و اکنون بعد از 400 سال از مردی افتاده ایم گاها" هوس تجدید فراش میکنیم چه رسد به این مردان فوکولی جدید!!!!!!
خوشحالم كه بالاخره قدر مردا رو داريد ميدونيد!
و كم كم داريد متوجه مي شويد كه ما مردا چه فرشته هاي مهربوني هستيم!:دي
اميدوار باشيد كه ايرادات و اشتباهات ديگه تونم يه روز برطرف ميشه!:دي
به عبارتی صد و هشتادو هفت کلمه تعریف و تمجید کردی اما با هشت کلمه اونو یه جورایی انکار کردی...
:)
من به تازگی باوبلاگ شماآشناشدم،ازسبک نوشتنتون خوشم میادواین وجدان بیدارتون روخودم تجربه کردموهمیشه نگرانم گلگی هایی روکه ازهمسرم میکنم اونودرنظر مردم آدم بدی جلوه نده.بنظرم خانومها اکثرً آدمای عادلی هستند.پیروزباشید.
چه شوهر کار درستی!
خیلی خوب نوشتید. دلم خواست یکی هم یه روزی واسه من اینطوری بنویسه..
"یکی" شخص خاصه:دی
ارسال یک نظر