۲۰ مهر ۱۳۸۹

دو صد گفته ...

چهار ماه پیش : بیز بیز و بیزقولک با هم اختلاف نظر پیدا کردند ، بیزقولک کتاب امانتی  بیزبیز را خط خطی کرد . بیزبیز هم از دفتر خاطرات مدرسه بیزقولک صفحه ای که معلم کلاس اول برایش یادگار نوشت ؛ پاره کرد  .
امروز نشسته ام تا با وصله پینه کردن کاغذ ،  یادگار بیزقولک از معلم کلاس اولش را سرو سامانی دهم . معلم در یک روی کاغذ با لفظی شسته ورفته و کتابی یک صفحه را پر کرده است " هنگامی که دستان کوچک و لرزانت را در دست گرفتم و به تو نوشتن یاد دادم ..... و به یاد می آوری چگونه در روز اول مدرسه در جشن شکوفه ها ترسان  بودی و.... آموزگارت در گوشت زمزمه محبت خواند و ...."
بگذریم از این که  به خاطر رفتار همین معلم ناچار شدم امسال مدرسه بیزقولک را عوض کنم و بگذریم از این که همین امروز بیزقولک به من گفت : مامان خاخاری  معلم کلاس اولمان همیشه دفتر من را پرت می کرد  و می گفت : خیلی بد نوشته ای ،  ولی معلم امسال خیلی من را دوست دارد .چیزی که می خواهم بگویم این است ؛  در روی دیگر همین  کاغذ ؛  یک خط خرچنگ قورباغه از دوست صمیمی بیزقولک در کلاس اول نیز  وجود دارد که نوشته :
" بیزقولک ! خیلی ترا دوست دارم ، کوثر "
کاغذ را گذاشته ام جلویم و نمی دانم  کدام طرف  باید چسب را بچسبانم ، کدام طرف را فدایی طرف دیگر کنم . وقتی به مرور زمان چسب کارایی خودش را از دست داد و زرد شد کدام روی کاغذ لکه لکه شود؟ .بیزقولک با دیدن کدام  یادگاری نوشته ،  به یاد کدام دوران می افتد و دلش چه خاطراتی را می خواهد ؟

۲۸ نظر:

ناشناس گفت...

پس اسم بیزقولک کوثره! اسم قشنگیه.

خارخاسک هفت دنده گفت...

اسم دوستش کوثره

قشنگ روزگار من گفت...

سلام

خیلی وقته خواننده اینجا هستم
نوشته هاتون از سر دل و عشقه
خیلی روان و دوست داشتنی

مهرت پایدار

كيقباد گفت...

بقول اون خانم مجري ي راديو زمانه كه هر از گاهي توو فواصل برنامه ها با اون صداي خوشگلش ميگه : كودكي هاتونو كجاي اين زمانه جا گذاشته اين ؟!
حالا ما هم با خوندن اين پست ، بفكر افتاديم كه كودكي مونو كجا جا گذاشته ايم ! اصلا كودكي هم داشته ايم ؟!
ولي از حق نميشه گذشت ، ماها و همسن و سالهاي ما هيچي كه نداشتيم يه كودكي ي نسبتا" خوب داشتيم . يه كودكي ي توام با تغذيه ي رايگان ، اما ناتمام !
كودكي يي كه ناتمام ماند و يكباره به ميانسالي رسيد !

ز. بیات گفت...

من براي حل اين مشكل دوتا دفتر خاطرات دارم ....يكي برا دوستام يكي برا معلم هام به همين راحتي...
ولي خداييش منچه شانسي آوردم كه معلم كلاس اولم اون قدرعالي و دوست داشتني بود كه هنوز هم بهش زنگ ميزنم (سالي يه بار)
شما هم سخت نگير. يه كپي ازدست خط معلم بگير و به نسخه اصلي چسب بزن دوستي كوثر كپي بردار نيست اما دست خط كتابي معلمي كه محبتش را نثار بيزقولك نكرده فرقي با كپي اش ندارد

پریزاد گفت...

به نظرم باید از خودش بپرسی که کدوم ور رو دوست داره

شاپور گفت...

چوب ِ معلم گُله!
بعله خانوم
بذا بچه درست درس و مَقششو ياد بگيره! انقدر لوسش نكن!
والّا!:دي

سامان گفت...

هر دو سمت را بو بکش، آن طرف که بوی انار داد برنده است...

مريم گفت...

يعني فك كن كه خارخاسك انقده پرت باشه و اسم بچه رو لو بده

Maryam, Me & Myself گفت...

به نظرم یادگاری دوست ش ارزشمندتره. معلم ه که فقط از خودش تعریف کرده |:

مونا گفت...

سلام
واقعا نثرتون زیباست.کلی حال می کنم.
یه سوال واسم پیش اومده ، ماشال هم خودِ شمائید؟

بين التعطيلين گفت...

خيلي عالي بود .

خيلي كار خوبي كرديد كه سعي نكرديد كوثر را به شكل مخفف بنويسيد .

ماهي قرمز گفت...

خيلي خوب و روون مينويسي ... هر روز به اميد خوندن نوشته اي به اينجا سر ميزنم.
به نظر من هيچ كدوم و فداي ديگري نكن. بهترين راه اينه كه كناره كاغذ رو كمي تا كني و اونجا رو چسب بزني ، اينطوري دو طرف كاغذ باقي ميمونه و هم ميچسبه.
شاد باشي.

ناشناس گفت...

من هلاک IQ نا شناسی ام که اولین کامنت رو گذاشته.
بعضی پست هات خیلی تفلونه خارخاری جان...

ناشناس گفت...

ممنون قشنگ بود.

Nazanin گفت...

من میگم به بیزبیز بگید انتقام گرفتن خوب نیست :دی
من که عاشق این یادداشتای دوستام رو دفتر دستکامم و هر چندوقت نگاشون میکنم، اما یادگاری معلم خوبامم تو زیرزمین خاک میخورن چه برسه به بدا!

وبلاگ نویس آزاد گفت...

از آزادی در وبلاگ نویسی حمایت کنید

پرنده گفت...

دو طرف رو چسب بزن تو مثل خدا قيامت نساز برگه كاغذ را بچسبان بي توجه به نوشته‌هاي اين طرف و ان طرفش.
دو طرف رو بچسبون كه از يه طرف مو لاي درز اون يكي نره ;-)
ميدوني خشمي كه اين كاغذ رو پاره كرده به نوشته اين ور و اونورش كار نداشته پارش كرده چون نقطه حساس بوده تو نقطه رو بچسب ذره‌بين نداز...!!!
مراقب پايداري دوستيش باش با كوثر كوچولو و الا من بعد 100 سال از زندگي هنوز بيسكويت گردايي كه وسطش نقطه نقطه‌هاي تو خالي بود رو كه مي‌بينم هر چي حال و هواي پاييزي مهر ماه هست مياد دور و برم. بچسب هر دو طرف رو خارخاسك جان تو عادل باش!!

مارگزیده گفت...

می تونی اسکن کنیش تا بعد از نابودی چسب فایلش براش بمونه.
اما در کال پیشنهاد می دم که بزنی رو دست خط معلمه

ناشناس گفت...

کاغذ را مچاله کن بینداز در توالت سیفون را بکش. جلوی چشم بچه این کار را بکن که بداند در این جامعه با کودکی او چه رفتاری خواهد شد. بعدش براش یه دهن هارد راک بخون از جنگ و بی وفایی.

بهار گفت...

واقعا اولین کامنت حرفش کلی خنده دار بود!

B-52 گفت...

بگذار لك بشود آن طرف كاغذ كه معلم خود ستايي كرده است بر روي آن! به چه دردش ميخورد بيزقولك شما ياد آوري خاطره پرتاب شدن دفترش؟؟
با ياد كوثر اما دلش پرشور مي شود ازدوستيهاي بي غش، دنياي پاك كودكي، خنده ها و گريه هاي بي طمع.
نكند با چسب زلالي پيام كوثر را بستاني خانم!

فاطمه گفت...

بابا معلم کیلو چند.
چند ساله دیگه سایشم با تیر میزنه، چه برسه به خاطرش.به خصوص اگه خاطره ی بدی هم ازش داشته باشه.

یازده دقیقه گفت...

خط دوستشارزشمند تره. معلمه به اندازه ی کافی خاطره گذاشته براش. یکیش همین دفتر پرت کردنش

کفتار گفت...

اللهم ارسلنا ....

- دختر ایده آلتون چه ویژگی داره؟

: بالای C و زیر 30 باشه

مونا گفت...

سلام خار خاری جان خوبی؟
این دو تا پست آخرو خوندم.وقتی آقای خانه به این خوبی داری پس خدا رو شکر کن یه اسفند هم براش دود کن ممکنه چشم بخوره هاا از ما گفتن بود...

وایی چهقدر این بیزقولک رو دوست میدارم.وقتی از این دو تا تعریف میکنی ناخود آگاه یاد دالس و خواهرش تو در جستجوی پدر میوفتم.:D

zari گفت...

معلم های دوران دبستان من هم فقط چند خط ادبی نوشتن. کاش یکم صمیمی و با محبت تر می نوشتن

ناشناس گفت...

من اون عکسی که گفتین اینجا گذاشتین رو نمی بینم :(
فاطی

نوروزی دیگر

پول خوشبختی نمی می آورد

 غمگین نباشید و تلاش کنید به ادامه زندگی به خوشبین ترین حالت ممکن. زیرا برای غصه  خوردن در هر موقعیتی که فکرش را کنید سوژه مناسب پیدا می شود...