۶ خرداد ۱۳۹۱

صغرا و كبرا

بيزقولك قرآني مي آورد و مي گذارد دم دست بيزبيز و مي گويد: يالله دست بذار روي قرآن و بگو به پي اس پي من دست نزده اي؟
بيزبيز دست چپش را مي گذارد روي قرآن و مي گويد: به پي اس پي ات دست نزده ام. حالا خيالت راحت شد؟
بيزقولك قيافه ي مشكوكي مي گيرد و مي رود.
بيزبيز پوزخندي مي زند.
مي گويم: يعني چه ؟ اين لبخندت چه معني مي دهد؟ واقعا تو پي اس پي اش را برداشته اي؟
مي گويد: اوهوم !
مي گويم: مامان جان تو الان دست گذاشتي روي قرآن و گفتي دست نزده اي؟
مي گويد: مامان من ازدعوايي ( فتنه اي) جلوگيري كردم ! چون اگر مي گفتم دست زده ام الان دخترت اينجا يك الم شنگه اي به پا مي كرد كه هيچ كس نمي توانست ساكتش كند. اعصاب تو هم خرد مي شد و مشكل چند برابر مي شد. راستش را بخواهي خود خداهم بيشتر راضي است كه ما با ذكاوت كاري كنيم كه جلوي جنگ و دعوا گرفته شود نه اينكه باعث دعوا و مرافعه شويم.
مي گويم: ولي تو دستت را گذاشتي رو قرآن و دروغ گفتي! اين يعني به كتاب خدا دروغ بسته اي!
مي گويد: مامان جان من دست چپم را روي قرآن گذاشتم! نه دست راستم را! دست چپ همان جايي است كه سر شانه اش فرشته اي نشسته كه كارهاي بدمان را مي نويسد. من دست چپم را گذاشتم روي قرآن كه به خدا يادآوري كنم همانطور كه  دست چپ و راست وجود دارد، خوبي و بدي وجود دارد، تاريكي و روشنايي وجود دارد، سپيد وسياه وجود دارد، ناچار راست و دروغ هم وجود دارد.
بنابراين همانطور كه راست اجتناب ناپذير است دروغ هم اجتناب ناپذير است و چون من ناچار شده ام كه بخاطر آرامش خانواده دروغ بگويم پس دليل نمي شود كه او بخاطر اين كار مرا مجازات كند. و كلا دليل نمي شود كه من زياد كار بدي كرده باشم.
مي گويم: خيلي خوب خيلي خوب بسه ديگه، يك ساعت براي من صغرا  و كبرا مي گويي كه كار بدت را توجيه كني. يك كلمه بگو اشتباه كردم ببخشيد!
مي گويد: آره راستي همانطور كه شب و روز وجود دارد، راست و چپ وجود دارد، خوبي و بدي وجود دارد، تاريكي و روشنايي وجود دارد و راست و دروغ وجود دارد، صغرا و كبرا هم وجود دارد و اجتناب ناپذير است.

۹ نظر:

مهگل گفت...

پدربزرگ خدابیامرز ما وقتی از این بلبل زبونی ها میکردیم میگفت چه انتظاری هست؟بچه دوره آخوندن دیگه.:)))
بچه های ما که جای خود دارن دیگه.

پری گفت...

این بچه فیلسوف میشه در آینده.
باور کن کمتر دختری توی این سن وسال این جوری متفاوت فکر میکنه.

آفرین به تربیت شما.

احمدرضا گفت...

خارخاسک؟ این پستت خالی‌بندی بود نه؟! بیزبیز سنی نداره که بگه «من دست چپم را گذاشتم روي قرآن كه به خدا يادآوري كنم همانطور كه دست چپ و راست وجود دارد، خوبي و بدي وجود دارد، تاريكي و روشنايي وجود دارد، سپيد وسياه وجود دارد، ناچار راست و دروغ هم وجود دارد. بنابراين همانطور كه راست اجتناب ناپذير است دروغ هم اجتناب ناپذير است و چون من ناچار شده ام كه بخاطر آرامش خانواده دروغ بگويم پس دليل نمي شود كه او بخاطر اين كار مرا مجازات كند. و كلا دليل نمي شود كه من زياد كار بدي كرده باشم.»

دقیقاً همینا رو گفته؟
عین حرفایی که زد چی بود؟

اگه واقعاً اینا رو گفته باشه خیلی موجود خفنی‌یه! دمش گرم. اینطوری پیش بره فردا وقتی کار اشتباهی انجام بده و مؤاخذه‌ش کنی، بعید نیست تو رو به دنیاهای موازی و بُعد چهارم و تئوری بیگ‌بنگ حواله بده :دی

مراقب باش جانم، مراقب باش! بیزبیز از آنچه می‌بینید به شما نزدیک‌تر است :دی

مَتَتی گفت...

و اینطور یادمان می دهند پلیدی ها و دروغهایمان را توجیه کنیم

ناشناس گفت...

فرزندتون احتمالا در آینده سیاستمدار خوبی میشه...براش آرزوی موفقیت می کنم

ناشناس گفت...

این پست هم خالی بندی با نمکی بود...
بد نیست اگه سعی کنید یه کم طبیعی تر بنویسید ازین به بعد...
سعی هم نکردید اشکال نداره...
کلا مهم نیس
فقط شعور مخاطبم در نظر داشته باشین لفطا
مرسی...
!

ناشناس گفت...

نوشته تون قشنگه اما باورپذیر نیست یعنی شما موضوع جالبی رو مطرح کردید اما چه اصراری دارید که از زبان این دختر کم سن و سال باشه. شما که توقع ندارید باور کنیم اینها واقعا خاطرات شماست؟؟

ناشناس گفت...

من ریاضی رو دوست دارم و اینطور که می بینم شما هم دوست دارید پس سه حالت وجود داره و احتمالاتشونم برابر:
1 شما دروغ گویی
2 دخترتون نابقس
3 هدفتون از نوشتن چیز دیگه ای هست
4 و ...
اما این که حرکت دختر شما غلط هست اثباتش راحتر از موارد بالاست و با هوشی که در نویسنده می بینم نشون میده مطالب برای هدف خاصی نوشته می شن
به هر حال مطالب کسی که فکر می کنه همیشه برام جالب تر از مطالبی بوده که فکری در موردش نشده. سعیتو بکن!

یکی دیگه گفت...

خب تعجبی هم نداره ... بیز بیز جان ما با مامان " خارخاسک" بزرگ شده که او هم طرز فکرش با بقیه متفاوت است .
.
.
.مطمئنن حتی اگر داستان گونه باشه یا چیزی بهش اضافه شده ... مهم اثرش بود که بخوبی رو خواننده حس میشه

نوروزی دیگر

پول خوشبختی نمی می آورد

 غمگین نباشید و تلاش کنید به ادامه زندگی به خوشبین ترین حالت ممکن. زیرا برای غصه  خوردن در هر موقعیتی که فکرش را کنید سوژه مناسب پیدا می شود...