۳۰ خرداد ۱۳۹۰

آخرین سنگر سکوته

بیزبیز چند نفر از دوستانش را دعوت کرده با هم خوش هستند ، گیتار می زنند،چیپس می خورند،تو سرو کول هم می زنند .صدای جیغ و دادشان هفت همسایه آنور تر هم می رود . می خواهم ساکتشان کنم می گویم : آهنگ بگذارید برقصید . 
جور بخصوصی نگاهم می کنند که یعنی خجالتشان می آید . دخترهای 13 ساله  نمـــی رقصند .
بیزبیز پیشنهاد می کند شعر بخوانند .موبایلهایشان را،ام پی تری پلیرهایشان را در می آورند. روی یک شعر توافق می کنند .
با هم می خوانند :
 آخرین سنگر سکوته ؛ حق ما گرفتنی نیست . آسمونشم بگیری ؛ این پرنده مردنی نیست !
آخرین سنگر سکوته ، خیلی حرفا گفتنی نیست . ای برادرای خونین این برادری تنی نیست.
نمی توانم باور کنم ؛چرا این دخترهای 13 ساله  نمی رقصند اما شعر مشترکشان این ترانه است ؟
بغض می کنم گوشه آشپزخانه .
نه ؛ من باید به زیبایی این نقاط مشترک بیاندیشم . دردها را مرهم صبر باید .

ته نوشت : مرهم را نوشته بودم مرحم . دوستان مهربانی تذکردادند شرمنده شدم .  وقتی خیلی سریع می خواهم احساسم را بیان کنم گاهی دچار اشتباهات بزرگ می شوم . بعد هم شرمساری اش برایم می ماند . دیدم دوستی در کامنتها برایم نوشته بود " به عقیده من کسی که غلط املایی دارد بهتر است هیچ وقت ننویسد ! " . دوست من دیکته ننوشته که غلط ندارد باید نوشت تا اشتباهات گرفته شود .

۱۸ نظر:

س گفت...

خاری جان
مرهم نه مرحم :)
سینه مالامال درداست ای دریغا مرهمی

آزاده گفت...

مرهم .. عزیز نازنین

شاهرخ گفت...

مدتی پیش منزل یکی از دوستان بودم دختر خردسال هفت ساله داره وقتی بهش گفتم اگر یک شعر خوب بخونی بهت جایزه میدم مثل بلبل شعر سرآمد زمستون رو خواند باور کردنی نیست .
راستی این جمله حق ما گرفتنی نیست ایهام بدی داره و برای افراد ایجاد یاس میکند کاش داریوش این ترانه رو نمیخواند

Libero گفت...

سلام،
فکر می‌کنم مرهم برای زخم است، نه مرحم.

محسن گفت...

یا بقول همشهری ما مرغ زیرک چون بدام افتد تحمل بایدش....

خارخاسک هفت دنده گفت...

غلط دیکته ای داشتم بله مرهم را مرحم نوشته بودم .شاید هم چون خیلی دلم به رحم آمده بود دقت کافی را نکردم .معذرت خواهی می کنم و درستش کردم .

مهسا گفت...

:(:(

س گفت...

شاید اشتباه املایی -که در این کلمه بسیار رخ میدهد - به خاطر این باشد که مرحم از ریشه رحم است به معنای کسی است که مهربانی میکند .شاید درد که روی دل باشد بیشتر "مرحم" بخواهد تا "مرهم".

شادی گفت...

وقتی والدین کانادایی را میبینم افسوس میخورم برای بچه خودم چون وقتی بلند میشی از صبح وهزارتا خبر بد می شنوی دیگه دل ودماغ بازی وخنده با بچه وتحمل شیطونی هاش روندارم میخوام بگم بچه من چقدربا بچه ای که مادری از ملیت متفاوت داره که از صبح خبر قتل وتجاوز ومرگ نمی شنوه متفاوت همه ما داریم ابیوز میشیم از کوچیک تا بزرگ

نبات داغ گفت...

بچه: مامان چرا ما صابون رو با س نمی نویسیم؟
مادر:چون تلفظ عربها برای س و ص یکجور نیست. نه چون احمقیم!
هر روز موقع سال تحصیلی می توان اشکهای زیاد بچه های ابتدایی و عصبانیت مادرانشان را برای انواع و اقسام این حماقت ها را دید. اگه معنی باسواد بودن اینه پس حقمونه رئیس دولتمون هم این باشه.وقتشه افکارمان رو شخم اساسی بزنیم.
خاری این ادبیات کامنت گزار ! س چقدر شبیه خودته بلا

Rox گفت...

خاری جان، ممنون که می نویسی. مرهم خود تویی !

آذر گفت...

طفلي ما ... طفلي بچه هاي ما ...

س گفت...

نه فدات شم ! من خارخارسک نیستم ! کلا فکر نمی کنم اینقدر بیکار باشه که خودش برا خودش کامنت بنویسه!

نبات داغ گفت...

الهی/خدایا یک نفر فدام شد! ممنون سین جان و اما
درمورد بیکار نبودن خاری زیاد مطمئن نباش

ناشناس گفت...

خطاب به شاهرخ:
درست میگی شما. حق ما خیلی هم گرفتنی است. مشکل اینجاست که سراینده این ترانه، سراینده ترانه تیتراژ برنامه یامین پور (امروز، دیروز فردا) هم بوده... شک دارم به ترانه ای که زندانی و زندانبان با هم می خوانند

ناشناس گفت...

مرهم : ضماد یا دارویی که بر زخم میگذارند که جمع آن مراهم میشود و از واژه کامل عربی گرفته شده است و این نو ع مرهم را بر زخم جسمی و ظاهری استفاده میکنند.
مرحم: از رحم ‍، مرحمت ، مهربانی و لطف و ....گرفته شده است که بازهم از واژه کامل عربی گرفته شده است منتهی در ادبیات اسم مصدر است و بازهم این نوع مرحم رحمتی یا ضمادی یا دارویی است که بر زخم دل میگزارند .

ناشناس گفت...

جالب بود
در مورد غلط دیکته من وقتی بچه بودم همیشه دیکته م بیست بود اصلا یه بار که دیکته یه لغت رو میدیم نقش میبست توی ذهنم و امکان نداشت اشتباه بنویسم الان ده دوازده سالی هست که وبلاگ مینویسم از وقتی شروع کردن بهوبلاگ نوشتن خیلی غلط املایی دارم این به خاطر تایپ کردن پیش میاد.من اول متن رو روی کاغذ مینویسم بعد تایپ میکنم اونجوری غلط نداره اما وقتی مستقیم تایپ کنم غلط دیکته ای داره.
شما هم امتحان کن.

ناشناس گفت...

از نوشته هات ممنون . شادی و غمگینی بعد خوندنش رو دوست دارم.

نوروزی دیگر

پول خوشبختی نمی می آورد

 غمگین نباشید و تلاش کنید به ادامه زندگی به خوشبین ترین حالت ممکن. زیرا برای غصه  خوردن در هر موقعیتی که فکرش را کنید سوژه مناسب پیدا می شود...