۱۸ بهمن ۱۳۸۸
نمی شود چیزی نوشت و پست کرد مگر آنکه آن دل نوشته در عنوان باشد . عنوان درشتی می نویسم که بشارت خورشید را می دهد .می بینم که روزهای دیگری از راه می رسند . روزهایی که بهتر از امروزند . سایه های تیره که آسمان شهر را سراسر گرفته بود .اندکی کنار رفته اند و روشنایی کم رنگی تابیدن گرفته است . گویا سپاه خورشید از راه می رسد .
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
نوروزی دیگر
پول خوشبختی نمی می آورد
غمگین نباشید و تلاش کنید به ادامه زندگی به خوشبین ترین حالت ممکن. زیرا برای غصه خوردن در هر موقعیتی که فکرش را کنید سوژه مناسب پیدا می شود...
-
دستم اومده که خیلی از شما از استدلال های خسته کننده و بعضا مغلوط ! تحلیل های آبکی و شعار گونه من خوشتون نمی آد ( هه هه ) . اما خیلی دوست دا...
-
من هميشه يك دوره هايي داشته ام.آمدن ها و رفتن هايم گاهي زودتر تمام مي شده، گاهي ديرتر، اين هم از عجايب زندگي خارخاسكي من است ديگر. هر چه ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر