۵ اسفند ۱۳۸۹

بخور ولی نکُش

دست بیزقولک را گرفته ام با هم می رویم برایش لباس و کفش عید بخرم . توی میدان نزدیک خانه برای اولین بار چند نیروی ضد شورش با لباسها و کلاه های مخصوص ایستاده اند . ناگهان بیزقولک فریاد می زند : وای مامان اینجا رو باش از این  مامورها !  که آدم می کشن . یخ می کنم ؛ میخکوب می شوم ؛ چشمهایم از حدقه نزدیک است که در بیاید . دستش را محکم توی دستم فشار می دهم . چند رهگذر بر می گردند با تعجب به بیزقولک نگاه می کنند . یکی از نیروها که چند قدم با ما فاصله دارد ماسکش را بالا می زند . حس طنزش گل می کند که به دخترک من چیزی بپراند . صدای لولو در می آورد و می گوید : هوووووی بدو برو وگرنه می خورمـــــت ! بیزقولک نه می گذارد و نه بر می دارد با همان صدای جیغ جیغی بچه گانـــــــه اش می گوید : بخور ولی نکُش .

۲۸ نظر:

pink ponk گفت...

عالی بود

binam گفت...

دلم خواس یه چیزی بگم ولی چه نظری بدم .ولی زیاد بود هرچی بود.زیاد .

فرشته گفت...

neveshte hato dost daram asheghe bizgholakam vali az vaghti to on poste sheragiim khondam k hamash alakieeee o dastanee dg regbat nemikonam biam injaaaa
faghat ink dastan nevise maheri hastiii k khob shakhsiat pardazi ham mikonii

Unknown گفت...

دمت گرم...ولی عجب تخیل قویی داری
منظورم این نیست که مامورا از اوناش نیستن

ناشناس گفت...

عالی بود

قاصدک گفت...

میگن غضنفر در جواب این تهدید سرباز گفته: برو داداش. از این گه خوریا به تو نیومده!

نبات داغ گفت...

برای بستن دهان 24 و امثالهم
تبلیغ:
کلاس آموزش استفاده از انرژی کائنات برای استفاده بهینه از فیلتر شکن و باز شدن کامنت دونی در ایکی ثانیه!

ناشناس گفت...

اگر مامانش تو باشی و دروغ تو سر بچه ات بکنی همین هم میشه!

ناشناس گفت...

دوستان سبز
سه شنبه های رو که قرار بریزیم تو خیابان ها رو یادتون نره
نباید به خامنه ای دار دسته اش مجال نفس کشیدن بدیم

ناشناس گفت...

واي مردم از ترس.
اين انگشتره تير هم شليك ميكنه؟
بميرم برا ذهن مملو از خرافاتت سانديس خور

ناشناس گفت...

bizghoolak dige che kalameye bi namakiye!va!

ناشناس گفت...

وای ترسیدم آقای ولایت. وای حالا چه کار کنیم کی بیایم تظاهرات تا شر این فتنه 57 رو بکنیم.

ناشناس گفت...

این یکی دیگه داستان نیست
چند وقت پیش دختر سه سالم کارت پایان خدمت همسرم را برداشته بود و در حالی که به خالش نشون میداد گفت <>حالا اقایون انتظامی کلاهشون رو بالا تر بزارند چون بچه هایی که تا دیروز عشق پلیس شدن داشتن توی بازیهاشون امروز به پلیسها به چشم یک دزد وطن نگاه میکنند واین وسط فقط بیچاره امثال همسر من که با عشق به وطن رخت خدمت سربازی را به تن کردند !از این تخیل بچگانه مصون نیستند.

ناشناس گفت...

واااااااااااااای ترسیدم.... میخواد با انگشتر چیکار کنه؟ :(( مامانیییییییی!!!!

ناشناس گفت...

عالی بود

یک معلم متفاوت گفت...

چقدر دلم برای نوشته هات تنگ شده بود. امیدوارم دوباره نزنی کل آرشیوت رو پاک کنی.

ناشناس گفت...

عجیبه دیروز تهران گویی در حالت چنگی بود انقدر نیرو ریخته بودن توی میدان ها بیشتر از 25 بهمن بدون اینکه اصلا خبری از دعوت به راهپیمایی باشد مردم خیلی تعجب کرده بودند . گویا در محل زندگی شما هم بودند . برای من که خیلی عجیب بود .
در ضمن طبق گفته یکی از دوستان که در نزدیکی خانه موسوی کار میکند , همه پنجره ها را از داخل پوشاندند و تمام چراغ ها خاموش است انگار سالها کسی در این خانه نبوده . این گفته شایعه انتقال انها به محل دیگری را تقویت میکند .انچنان که دختران موسوی هم از این موضوع ابراز نگرانی کرده اند . اقای کروبی و همسرشون هم در دو اتاق خواب مجزا حبس کرده اند و ماموران در داخل خانه مستقر شده اند .
هفته اینده هفته سختی خواهد بود .

ناشناس گفت...

بابا همه اینترنت رو که شما اسپم کردین.
بلاگر هم شده چرت نویس شما.

ناشناس گفت...

ممنون زیبا بود.
اونو هم ولش کنید خودشون تقصیری ندارند با این خرافات بزرگ شدند.باید مشکل را در ریشه بررسی کرد (پدر و مادر)

24 گفت...

در جواب نبات داغ->
مگه من چی گفتم؟؟ :|
اشتباه برداشت نکردی؟

نبات داغ گفت...

آخ جون باز یکی پیدا شده برای کل انداختن باهاش.
من خواستم سوء استفاده کنم برا تبلیغ کلاسام! 24 جان شما خودتو زیاد ناراحت نکن.
ولی یه سوال
این که جریان انگشتر رو نوشته منظورم کامنت پنجمه/ مگه طفلی طنز ننوشته؟
جون ما منظورش طنز نبوده؟ یا ابوالفضل دو ساعت پیشم کانال پنج یه آ خ وند نشون می داد یه چیزایی می گفت از مقدمات ظهور و خواص و آقا و ...
تو رو خدا این تیکه رو بخونین. اگه جای این قومنشین ها بودین اینقدر که از نوزادی از ظهور امام تو گوشتون گفتن / تو این عصر همه چی سریع حوصله تون سر نمی رفت و همه جوره خودتون مقدمات ظهور رو فراهم نمی کردین؟ خوب دوست دارن تا آخر فیلم باشن طفلی ها
خوب حوصلشون سر رفته دیگه

ناشناس گفت...

چند روزي هست هر جا ميرم اين كامنت انگشتر را مي بينم چه خبره كار به انگشتر و سينه ريز و دستبند و سينه بند اقا رسيده. بابا تو كه تا حالا هر كار خواستي كردي تهديد كردنت ديگه چيه شيطون.

ناشناس گفت...

بنا به گفته همسایه های اقای کروبی نیمه شب پنج شنبه یک ماشین امنیتی وارد کوچه انها شد و تحت تدابیر سخت امنیتی اقای کروبی و همسرشان را با خود برد . در حال حاظر علی پسر ایشان و همسرش در بازداشت هستند و حسین کروبی هم فراری است

ناشناس گفت...

الان بیزقولک خان شما از تمام مراجع عظام تقلید
شعور و معرفت و انسانیتش بیشتره
البته بلا به نسبت بیزفولک خان

ان شالله که سلامت باشند

نبات داغ گفت...

آی ایکی دانه شلغم بیزقولک بانوست / خان خودتی.
خاری جون چرا از جنسیت بچه هامون! دفاع نمی کنی. میذاری همه چیزو از آن خود کنند؟
همینطوریاست دیگه هی جواب ندادیم یا محل ندادیم کلهم سه شنبه شب قراره بشیم بسیجی و ما رو از آن خود کنند. خدا رو شکر آقا قراره جمعه بعد از ظهر ظهور کنه. ها سه شنبه شب می رسه لرستان! یادم رفته بود

زنان کوچک گفت...

عزیزمه... دوست دارم بدونم بعدش چی شد؟

نازنین گفت...

خیلی قشنگ می نویسی.تو یه نشست می شه همه ی مطلبات خوند.

عطیه گفت...

عزیز ِدلم! حرف ِراست رو از بچه باید شنید ... بدون ترس و بی پرده!

نوروزی دیگر

پول خوشبختی نمی می آورد

 غمگین نباشید و تلاش کنید به ادامه زندگی به خوشبین ترین حالت ممکن. زیرا برای غصه  خوردن در هر موقعیتی که فکرش را کنید سوژه مناسب پیدا می شود...