۷ خرداد ۱۳۹۰

( از علائم ظهور امام زمان ) سن حسرت خوردن به شدت پایین می رود

پشت بازارچه دو پسر هفت هشت ساله نشسته اند لب جوب ،
اولی به دومی ؛ یادش به خیر امیر عجب روزهایی داشتیم !
امیر : ( آه بلند کشدار )  آره حیف باشه چه زود گذشت .

۱۱ نظر:

ناشناس گفت...

يه سوال كاملن خصوصي دارم جوابشو با اره يا نه هم بذارين كافيه.
شما به امام زمان اعتقاد دارين؟
متشكرم

خارخاسک هفت دنده گفت...

هم آره هم نه ! من به روح زمان اعتقاد دارم و به امامان زمان !

میم گفت...

دلیل این حسرت هم اینه که بعضی ها(:-") که تا الآن باید 7 کفن پوسونده باشن هنوز دارن به آرزوهاشون می رسن و بنا بر قانون پایستگی کوچیکترها چیزپیچ می شن:D

selfetionary گفت...

پس راست می گن که به زودی امام زمان ظهور می کنه.
الآن بچه که از رحم مادرش میاد بیرون، گریه نمی کنه، آه حسرت می کشه.

ریحانه گفت...

شوخی می کنی؟..جدی 7-8 سالشون بود؟؟؟

محسن گفت...

نمیدونم چی باید بگم بانو! دفعه اوله چنین نشانه ای میشنوم.

زنی به اسم من گفت...

به احتمال زیاد اونا ظاهرشون هفت هشت ساله بوده :d

م.طلوع گفت...

واقعا همینطوره. وقتی شاگرد 17 ساله من میگه خانم یادش بخیر... منو برق میگیره ووقتی هم در جواب اینکه چرا درس نمی خونید میگن خانم مشکلات ...شوکه میشم ولی واقعیت اینکه هست

بخشی گفت...

خار خاسک جونم خداییش دو هفته ای هست که می خوام نامه ای که بچم به امام زمان به عنوان انشا نوشته رو برات بفرستم یه بار هم اسکن کردم چون با مداد نوشته خیلی کم رنگ شد ولی الان انگیزه شد برات تایپش کنم.
موضوع انتخابی من نامه ای به امام زمان
"امام زمان همیشه آرزو داشتم تو را ببینم ولی چون دیدم بی فایده است دست از تلاش برداشتم. مادر مامانم فکر می کند که تو به همین زودیها ظهور می کنی توی مسجد بهش گفتند ولی مادرم می گوید همیشه مردم همین فکر را می کردند حتما دوره حمله مغول هم مردم همین فکر را می کردند بابایم می گوید الان از آن موقع هم بدتر است مامانم می گوید هنوز مناره که نساختند من به مادرم گفتم که الان برج میلاد را ساختند مامانم خیلی خوشش آمد و به این فکر کردم که اگر بیایی دوباره انشاالله ازدواج می کنی و فرزندگی (غلط های املایی مال خودشه) به دنیا می آوری که آن هم امام بعدی می شود مادرم گفت هیچ کس تا به حال به این موضوع فکر نکرده اوضاع بدی می شود چونکه ما الان امام سیزدهم داریم او خودش سادات است یعنی هم مادر و هم پدرش سید است و پدرم از این حرفم خوشش آمد راستی بعضی ها می گویند که شما را در خیابان ها قم و کربلا و ... می بینند بالآخره من که نمی فهمم ولی امیدوارم هر چه زودتر ظهور کنی تا بتوانم در کنارت با بدان بجنگم.

ناشناس گفت...

:))))))))))))) kheili khoob bood

بخشی گفت...

من اینجا انشا بچم رو که نامه ای بود به امام زمان گذاشته بودم. چی شد؟

نوروزی دیگر

پول خوشبختی نمی می آورد

 غمگین نباشید و تلاش کنید به ادامه زندگی به خوشبین ترین حالت ممکن. زیرا برای غصه  خوردن در هر موقعیتی که فکرش را کنید سوژه مناسب پیدا می شود...