۲۶ مرداد ۱۳۸۹

ما در ورژن اول زندگی می کنیم همین است که بوس و کنار ما کم است

صهيونيسم هاي پدر سوخته ي خائن باز هم يک چيز جذاب ديگري درست کرده اند به نام بازي سيمس . معلوم هم نيست اين نامردها چرا اد ، دست مي گذارند روي چيزهاي خوب ؟ خيلي هم خوب مي سازندشان طوري که همه خلايق از پير و جوان و زن و مرد تا با اين محصولات رو برو مي شوند درجا مسحور مي شوند و دل و دين مي بازند . آن از صنعت فيلم سازي شان در هاليوود اين از بازي هاي کامپيوتري اشان ، يکي هم همين شبکه  فارسي وان خودمان! بگذريم.
اين نامردها آمده اند بازي سيمس را بر اساس يک جور معيارهاي ذهني صهيونيسمي اشان  که خدا مي داند چه باشد ورژن - ورژن کرده اند . در اين ورژني که من براي بچه ها گرفته ام و مقدماتي است  ، شما آدم درست مي کنيد از زن و مرد یعنی در کار خدا دخالت می کنید چه جور!  بعد زن و مردها همدیگر را پیدا می کنند  وممکن است عاشق هم شوند اين را وقتي مي فهميد که يک سري قلب و لاو و اينها بالاي سر هر دوتايشان شروع به ترکيدن  مي کند .اينجاست که ديگر کار از دست شما در رفته است و اين دونفر بايد وارد  پروسه ازدواج شوند . يعني نه خواستگاري نه چيزي زرتي اينها اول عاشق هم مي شوند بعد ازدواج .  حالا رابطه مابطه با هم دارند يا ندارند؟  يا زناي ذهني صورت مي گيرد يا نه ؟  الله علم ؛ اين را ديگر در بازي نشان نداده شايد در ورژن هاي بعدي باشد . بعد از ازدواج بمحض اينکه دوباره بوس و اين چيزها براه شود  ناگهان از وسط زمين و آسمان يک چيزي تالاپ با کالسکه و گل و شيريني مي افتد پايين . اين چيست ؟ معلوم است بچه ! يعني نه جلوگيري ؛ نه چيزي ؛ ازدواج ؛ بوس ؛ بچه .
در  ورژن  بچه هاي بزرگتر اين پروسه را کمي پيچيده تر نشان مي دهند يعني تخت خوابي هست ؛   یک چیزهای نامحسوسی هست . ولي  خدارا شکر زير پتو را ديگر نشان نمي دهند اين   پروسه که صورت بگيرد  عمليات توليد مثل صورت گرفته و کار از کار گذشته است .مطلب قبلي راجع به کنجکاوي بيزقولک را که نوشتم بعضي ها الحمد الله حواسشان جمع بود فوري بازي سيمس را به من ياد آوري کردند براي من کامنت گذاشتند که بپر برو ببين اين بازي سيمسي که براي بچه ها خريده اي ورژن چندمش است ؟  ممنون ؛ خدا را شکر ورژن اولش بود !  ظاهرا این بازی  هفت ورژن دارد که در ورژن هفتم صهیونیسمهای  بی وجدان چنان سیمرغ را رسانده اند به کوه قاف که   عطار باید بیاید برایشان لنگ بیاندازد ؛ لنگ انداختنی ! ( توصیه می کنم خوانندگان جوان بروند اطلاعاتی در مورد عطار نیشابوری وهفت شهر عشقش کسب کنند )
اما بعضي ها باز، اصل مطلب را ول کردند زدند به صحراي کربلا ،  نوشتند شما و آقاي خانه چرا اينقدر کم همديگر را بوس مي کنيد ؟ ای بابا ! من در مقابل اين دسته افراد سر تعظيم فرود مي آورم و مي گويم : شرمنده بضاعتمان همين است ديگر ! يک موقعي بود من و آقاي خانه جوان بوديم ؛  خام بوديم ؛ دلتان نخواسته باشد به هم مي ماسيديم به خدا عين کپک ! يواش يواش گوشي آمد دستمان که براي خودمان هم که شده بلند شويم يک تکاني به خودمان دهيم.  بلاخره اين همه انرژي سوزاندن يک لقمه نان که بايد مي خورديم  . آقاي خانه رفتند دنبال نان در آوردن ؛ کم بود شکم ما هم گرسنه ؛ من هم رفتم . جانم برايتان بگويد  يک شبها و روزهايي بود که آقاي خانه نبود ؛  من بودم . يک شب ها و روزهايي شد که آقاي خانه بود ، من نبودم . يک زمانهايي هم شد که هر دو نبوديم . در همين نبودن نبودن ها بچه ها را خدا برايمان از آسمان فرستاد تا به خودمان آمديم دو تا دختر داشتيم  که هي مي خوردند و بزرگ مي شدند ،  طوري که ما حتي فرصت پهلوي هم نشستن نداشتيم يا اگر هم اوقات فراغتي بود صرف نوشتن در وبلاگ مي شد از طرف من . صرف سر زدن به مرغ و خروسهایشان مي شد از طرف آقاي خانه . حالا ديگر آنقدر سرمان به کار خودمان گرم شده است که گاهي وقتها پيش مي آيد ،  قيافه همدیگیر را هم يادمان می رود بايد نشاني بدهيم تا از نشاني ها هم را بشناسيم .
آره جانان من ما در ورژن اول زندگی می کنیم همین است که بوس و کنار ما کم است .

۱۹ نظر:

یکـ عدد دختر گفت...

4-5 سال پیش من همه سری هاشو بازی کردم، (اون موقع 4 تا بیشتر نبود الان نمی دونم چندتاست)جالبه....به یه بار امتحانش می ارزه.....

نگین(زندگی غیر معمول من) گفت...

سلام
قشنگ بود
کاش که زمانهایی که شما باشید آقای خانه هم باشد زیاد تر باشد

پیر فرزانه گفت...

این بازی ممکن است در جاهایی به مذاق ما خوش نیاید اما خدا پدرشان را بیامرزد که کل سوالات بچه ها را از نحوه ازدواج و بچه دار شدن و کسب و کار و خانه خریدن و اداره رفتن و ....پاسخگوست و برای ما میماند فقط گفتن اعمال کفن و دفن و شب اول قبر . که آن را هم اگر با آنها هم دین و مسلک بودیم مشکلش را حل می کردند .حیف که نیستیم .

azerila گفت...

قبلا هم گفتم اما باز هم جا دارد
طنز، نکته سنجی و روانی نوشته های شما بسیار دوست داشتنی است.
تندرست باشید

گلچهره گفت...

منو باش فکر کردیم تخیلات ذهنی یا آموزه هایی از همسناش باعث این تعبیر شده فوری هم ربطش دادم به کودکی خودم.نگو این بیزقولک آپ تو دیته از بازی و این چیزا به این نتیجه رسیده.خدا نگذره از این دشمن که چشم و گوش بچه های مارو باز میکنه

ناشناس گفت...

پسر من ورژن 3 این بازی رو داره لطفا یکی به من بگه الان معلومات بچه ام از نظر مسائل سکسی تا چه حدی رسیده ؟

فضا نورد گفت...

خارخاسک جان از سیمز گفتی و داغ دل ما رو تازه کردی. از همین الان این پسرماداره روی مخ ما کار می کنه که جدیدش که داره اکتبر میاد واسش بگیریم یه چیزایی حول و حوش محور هوا وفضا هست اون یکیش. نکته اینه که تولدش همین چند روز دیگه هست و اون اکتبریه باید بی مناسبت خریده بشه:) در ضمن از صهیونیست ها گفتی اینجا در خانه ی ما سیمز اجنت رو بچه داره بازی می کنه و نمی دانی چه خوب جاسوسی یاد گرفته. باز می گن تهاجم فرهنگی و اینا نداریم:)))

یه زن گفت...

ای آمریکای جنایت کار
مرگ بر آمریکا
مرگ بر اسرائیل
مرگ بر صهیونیست
مرگ بر هرچی بازی کامپیوتری
من از طرف اونا عذر می خوام

Armin گفت...

بفرمایید الان از عواطف مابین در جریان زندگی راضی هستید؟

چرک نویسی در زمهریر گفت...

وای من چقد اطلاعاتم کمه! نه که هنوز مامان بابام برام بازی می خرن خودم از هیچی خبر ندارم و آخریم ورژن مار و ÷له رو تا قهرمانی لیک طی کردم اما این ناکسا عجیب خوب می سازن عجیییییییییییییییییب

amirali گفت...

بسی انقریب دارم میرم تو فکر...

فرشته گفت...

درسته که سیمز واسه بچه ها بده اما جدا از اون مسائل واقعا بازی کردنش لذت بخشه من یه زمانی معتادش بودم !!
اون کسی هم که راجب به اطلاعات پسرشون پرسیده بود باید بگم الان اون همه چیزو میدونه !!!
متاسفانه خیلی از بچه ها به وسیله این بازی متوجه خیلی چیزاا شدن !!و به خاطر همینم هست که تا ورژن جدیدش میاد دیگه قدیمی ارو بازی نمیکنن

مهدی گفت...

فکر کنم باید بگی عدل دست می‌ذارن نه اد دست می‌ذارن.

خارخاسک هفت دنده گفت...

فکر می کنم باید بگویم ادل نه عدل و نه اد البته عامه مردم ل راتلفظ نمی کنند .

لیموشیرین گفت...

مثل اینکه هیچکدوم نیست !! یعنی کدوم دیکته درسته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

http://www.loghatnaameh.com/dehkhodasearchresult-fa.html?searchtype=0&word=2KfYr9mE

ناشناس گفت...

بانوي ايراني 121

ناشناس اين جور كه بانوي آزاده نوشته پسر عزيزت معلم خوبي ميتونه برات باشه
يابايد اين بازيهارو اول خودمون بازي كنيم يا اينكه از خير خريدنش بري بچه بگذريم بعد خودشون راه مي افتند دنبال اين بازيهاو خيلي راحت پيدا ميكنند وبازي ميكنند نمي دونم من هم دوتا بچه دارم يكي شرق ويكي غرب به قول يكي از دوستا ماهميشه از قافله يك صد سالي عقبيم

سمانه گفت...

من هنوز کارم به ازدباج و بچه نکشیده. سال هاست که از این بازی ها و فیلم ها و کارتون ها هم بی خبرم. اینا رو که میخونم میترسم بچه بیچاره امثال من چه خاکی باید به سر مادرش بریزه؟!
خیلی سخته به قرآن.
یادمه دختر عموم وقتی 9-10 ساله بود از بزرگترش پرسیده بود از کجا میفهمن بچه دختره یا پسر. فکرشون بکن. مدرسه هم میرفت اون وقت.
بچه های ما از نیم وجبی همه اینا رو میدونن.
من هنوز همون گاگول سابقم اونوقت!

حمید گفت...

سلام
تقریبا تمام وبلاگ را خوندم.خوشم اومده.خیلی وقته میام اینجا ولی نظر دادن سخته .بلاگفا اسون تره.ولی در کل که بگذریم این سیمز خیلی زود ذهن بچه رو باز میکنه .من واسه خواهر کوچیکم خریدم .بعد دیدیم میگه مامان باباه که میرن تو رختخواب مامانه شکم بزرگ میشه .با یه دردسری گفتیم خرابه .دلیتش کردم .بچه هفت ساله چه به این چیزا .الان تول راهنماییه.

امین گفت...

الآن رو نمیدونم
اما قدیما یه سری سانسور آبی رنگ داشت
برای مواقع حساس!
بعد یه سری چیت کد هم بود که سانسور ها رو حذف میکرد! D:

نوروزی دیگر

پول خوشبختی نمی می آورد

 غمگین نباشید و تلاش کنید به ادامه زندگی به خوشبین ترین حالت ممکن. زیرا برای غصه  خوردن در هر موقعیتی که فکرش را کنید سوژه مناسب پیدا می شود...